دلم میگیرد..
دلم میگیرد... دلم برای دلم میگیرد ،
برای غربت غریبانه اش ،
پذیرش بی چون و چرایش و سهم نه چندان عادلانه اش میگیرد
و دلم برای غمهای دلم میگیرد ... میخواهم دلداریش دهم آرام نمیگیرد ،
میخواهم ندیده اش بگیرم تحمل نمی آورد،
گاه توبیخش میکنم از تمام گردشهای احساس محکومش میکنم و در قفس احساس محکوم به ماندن،..
اما باز دلم برای دلم میگیرد...
نظرات شما عزیزان: